تک برگ پاییزی

تک برگ پاییزی

تک برگ پاییزی
تک برگ پاییزی

تک برگ پاییزی

تک برگ پاییزی

دل

آدم‌ها قند را می‌شکنند تا از طعمش استفاده کنند،

رکورد را می‌شکنند تابه افتخار برسند،

هیزم را می‌شکنند تا به گرمای آتش برسند،

غرور را می‌شکنند به‌ افتادگی برسند،

سکوت را می‌شکنند به‌آوازی برسند !!

آدم‌ها برای تمام شکستن‌ها دلایل خوبی دارند،

امــا من هنوز نفهمیدم،

که چرا آدم‌ها دل‌ را می‌شکنند ؟!

ناموس

رضا شاه به اتفاق هیئت همراه به ترکیه مسافرت میکنه که تنها مسافرت خارجی رضا شاه بود.

وقتی آخر شب بعد از صرف شام و شب نشینی رضا شاه به اتاقش

میره میبینه یه دختر جوان و زیبای ترک تو اتاقش منتظرشه،

با عصبانیت یه نفرو صدا میزنه و میگه این خانم اینجا چیکار میکنه؟

اون شخص میگه آتاتورک گفتن این خانوم پیشتون باشه که تا صبح شما تنها نباشین،

رضا شاه از اون خانوم میخواد اتاقو ترک کنه.

وقتی همراهان رضا شاه پرسیدن چرا دختر به این زیباییرو فرستادین رفت؟

رضا شاه در جواب برگشت و گفت :

من امشب رو تا صبح با این دختر می خوابیدم فردا که آتاتورک به ایران اومد من کی رو بفرستم پیشش؟